یا صاحبَ کُلّ نجوی...


«اللّهم صَلّ على فاطمة وَ أبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَالسِرّ المُستودَعِ فیها بِعَددِ ما أحاطَ بِه عِلمُک.»

« سوره مبارکه عبس »

شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۴۱ ب.ظ

یا صاحب کلّ نجوی...
 

"وما یُدریکَ لَعلّه یَزَّکّی..."
وتو چه می دانی شاید او پاکی جوید...

 

با کمی تأمل در سوره مبارکه عبس و باتوجه به آیات "وأمّا من جاءک یسعی"هو یخشی" درمیابیم که میزان میل انسانها به تزکیه به اندازه سعی وخشیت آنها بستگی دارد ...شایان ذکراست ارتباط میان آیه "وأمّا السّائل فلا تنهر"ازسوره مبارکه ضحی باآیات ابتدایی این سوره دورازنظر نمی باشدکه در آن صورت میتوان چنین نتیجه گرفت که یکی از ویژگیهای مورد توجه شخص سائل ،داشتن سعی وخشیت برای رسیدن به مقصوداست...

 

در آیات بعدی این سوره خداوند ویژگی هایی همچون "صحف مکرّمة" و"مرفوعة مطهرة"برای توصیف قرآن کریم که تذکره ای برای همه انسانهاست ،بیان نموده است.شاید بتوان گفت ویژگی های یادشده علاوه براین مربوط به قلب وصحیفه پاک انسانهای خواهان هدایت همچون ائمه اطهار می باشد که بدنبال بهره مندی ازآیات الهی میتوان عباراتی همچون "صحف مکرّمة "را به قلب آن پاکان نیز نسبت داد....

 

آیات 19 تا32 اشاره به خلقت انسان ازنطفه ای ناچیزدارد که خداوند راه خروج او،از نقص به سمت کمال را برایش آسان گردانیده،باتوجه به مثال های بعد که درمورد بارش باران وروییدن انواع مختلف میوه ها وگیاهان است شاید بتوان گفت اشاره به این موضوع دارد که همان نطفه های ناچیز ، همچون دانه هایی درون زمین هستند و هنگامی که در معرض تابش نور هدایت وباران رحمت خداوند قرار میگیرند ،به سمت کمال سوق می یابند ....ودر آن صورت تبدیل شدن  هرکدام ازاین دانه ها به انواع مختلف ورنگارنگ نعمت ها نشان از بالقوه بودن استعدادهای مختلف در وجود آدمی وتوانایی بالفعل شدن آن ها دارد...

 

لازم به ذکر است به کار بردن فعل "نظر"درآیه "فلینظر الإنسان إلی طعامه" که به معنی نگاه کردن همراه با تعمق وتحقیق است ،نشان دهنده اهمیت ونقش پررنگ طعام (هرگونه ورودی مادی ومعنوی) در طی کردن مراحل رشد وکمال است....

 

به کاربردن فعل "أکفرة"در آیه  "قتل الانسان ما أکفرة"که به معنی پوشاندن حقّ صریح است، نشان می دهد که فطرت همه انسانها حقایق نازل شده بواسطه قرآن و ائمه اطهار را میبند ودر می یابد ...اما هنگامی که آن حقایق را کفران می کند و می پوشاند همین انسان دچار نابودی می شود....

 

با توجه به مثال های آیات بعدی می توان چنین نتیجه گرفت که فطرت هرآدمی بارش انوار هدایت پروردگار را درمیابد ولی این به خوداو بستگی دارد که در معرض آن قرارگیرد وتبدیل به میوه ای ناب شود یا آن را کفران کرده و به رشد حقیقی اش نرسد ونابود گردد....

 

واما آیات پایانی....

 

پس از برچیده شدن بساط عالم دنیا در آن هنگامی که قیامت برپا میشود هرکس بدون هرگونه وابستگی به اطرافیانش در دادگاه قیامت حاضر می شود....

در چنین روزی هرکس با چهره ای محشور می گردد،عده ای "ضاحکة مستبشرة "وگروهی دیگر "وجوهٌ یومئذٍ علیها غبرة..."

از آنجا که چهره، آیینه دل است شاید بتوان گفت ویژگی هایی همچون "غبرة" و "قترة" با آیه اول سوره یعنی شخص عبوس ورویگردان از جویندگان هدایت، وعاقبت چنین شخصی ارتباط نزدیکی دارد....


مفاهیم واژگانی از سوره طبق کتاب التحقیق:

زکو(یزکّی):دور کردن آنچه حق نیست وخارج ساختن آن از متن سالم را گویند.

ذکر:مقابل غفلت وفراموشی است.

سعی(یسعی):مرتبه ای از جهد وکوشش است ،جهدنیز سعی بلیغ در نهایت آن است.

خشی(یخشی):حالتی که در آن نرمی وپذیرش در انسان به وجود می آید.

۹۲/۱۲/۰۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
م. هاشمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی