یا صاحبَ کُلّ نجوی...


«اللّهم صَلّ على فاطمة وَ أبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَالسِرّ المُستودَعِ فیها بِعَددِ ما أحاطَ بِه عِلمُک.»

«سوره مبارکه مدثر»

يكشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۴۶ ب.ظ

یا صاحب کل نجوی....


"یاأیهاالمدثر""قم فأنذر"...

"ای جامه به خود پیچیده برخیز وقیام کن....."


 در قسمت اول سوره مبارکه مدثر خداوند دستوراتی را خطاب به پیامبر اکرم(ص)مطرح می کند،دستور وامر به قیام.....

قبل از اینکه این امر صورت پذیرد،پیامبر(ص)با عنوان ایهاالمدثر مورد خطاب قرار گرفته است .تدثر به معنای لباس بلندی است که مانع عمل وحرکت شده به گونه ای که شخص رامرهون خود قرار داده وآزادی عمل وتوان حرکت را سلب می کند....

در آیات بعدی مؤلفه هایی برای قیام پیامبرو بالتبع هر قیام دیگری مطرح شده است،مؤلفه هایی همچون انذار،تکبیر رب،تطهیر ثیاب،هجرت از رجز ،عدم منت گذاری و همچنین نسبت ندادن عظیم بودن حرکت به خود و صبرواستمرار در مسیر حرکت (تحت ربوبیت خداوند)....

انذارهمان ترسیدن وترساندن از نرسیدن به مقصد است،پس برای هر قیامی در نظر گرفتن مقصدی ودر نظرگرفتن احتمال گم کردن مسیروجود دارد پس لزوم مراقبت مداوم بر هر حرکتی حتی اگر شروع آن مثبت باشد،روشن میشود.

صبر علاوه بر اینکه بر استمراردر مسیر تأکید می کندبه معنی صبرهنگام مصیبت وصبربرطاعت وصبربر ترک معصیت می باشد.

ثیاب در واقع به منزله چیزی است که تعلقاقات رانشان میدهدواز آنجایی که طبق حدیث: انا و علی ابوا هذه الامه،سایرانسانها به عنوان متعلقین به پیامبر محسوب می شوند پس شروع قیام  در ساحت فردی وتلاش برای ایجاد سایر مؤلفه ها ی قیام ، به منظور ایجاد طهارت در متعلقین ووابستگان به پیامبر(شیعیان) امری ضروری است .

واز این دو نتیجه میگیریم طاهر شدن سیری است که دارای سختی بوده ونیازمند استمراروصبر بر طاعت  است.

روشن است که خطاب قرار دادن پیامبر در امر به وجود این مؤلفه ها در حقیقت حکم به بقای آنها در وجود ایشان است ودر حقیقت به منزله شرایط جدیدی نیست که لازم باشد درپیامبر ایجاد شود...

اما همانگونه که مطرح شد مؤلفه های نام برده برای سایر انسانها هم مورد تأکید هستند بااین تفاوت که برای سایرین حکم به حدوث وایجاد چنین شرایطی در هر شخص می باشد،ایجاد شرایطی جدید که قبلاًدر فرد وجود نداشته است......

از جمع بندی مطالب می توان چنین نتیجه گرفت که حکم قیامی که به سایر انسانها-غیر از پیامبراکرم-ابلاغ می شود در واقع چیزی جدا ومجزا از قیا م پیامبر اکرم نیست وبه این معنی است که سایرین لازم است قیام های خود رادر شعاع قیام  پیامبر اکرم(ص) قرار دهندواین خود تأکید کننده لزوم انتساب واتصال سایرین به پیامبر اکرم است....

باتوجه به آیه 19که قتل را به قدّر نسبت داده است نه فکّر،میتوان گفت تفکر امری مثبت تلقی شده است  آنچه مهم است تلاش برای تصحیح پس زمینه های مؤثربر آن - همان مؤلفه های نام برده برای قیام- است .....لذا تقدیروتفکری که به جای تکبیر رب-به عنوان یکی از مؤلفه ها- استکبار وخود بزرگ بینی بر آن اثر گذاشته باشد مورد نفرین است.

در آیات بعدی خداوند می فرماید قرآن- که معجزه پیامبرِ قائم- است، برای کسی مایه ذکر ویاد آوری محسوب می شود که شاء داشته وبخواهد....

آنچه واضح ومسلم است این است که شاءهر انسانی باید در مسیر شاء خداوندباشد تابرای اوذکر حاصل شود....

"ومایذکرون الّا أن یشاءالله هو أهل التقوی وأهل المغفرة"معرفی خداوند با صفت اهل تقوی واهل مغفرت در این آیه به این معنی است که خداوندشایستگی این را دارد که شاء وخواست متقین ومغفرت طلبان در مسیرشاء خداوندِ صاحب تقوی ومغفرت قرار داشته باشد...

با توجه به آیات ابتدایی که نشان دهنده لزوم قرار گیری قیام انسانها در شعاع قیام پیامبر است وهم چنین آیه "فماتنفعهم شفاعةالشافعین"که تأکید کننده لزوم سنخیت داشتن وانتساب واتصال دائمی با پیامبر اکرم در زندگی است وبادر نظر گرفتن آیه آخر می توان چنین نتیجه گرفت که:

به میزانی که انسانها خود اهل این باشند که در مسیر شاء پیامبر ودر واقع خداوندِ اهل تقوی ومغفرت قرار گیرند واین سنخیت داشتن با خدا ورسول را ابراز کنند به همان میزان از ذکر(قرآن)که انذاردهنده عمومی است بهره مند می شود.

هر چه فرد خود را بیشتر در معرض تابش انوار قیام پیامبر قرار دهد به همان میزان می تواند از قرآن که حاصل قیام پیامبر است ذکر بپذیرد ....

آنچه اهمیت دارد أهل بودن خود انسانهاست...

أهل: هو تحقّق الانس مع الاختصاص و التعلّق

 طبق آیات این سوره آنچه که در زندگی دنیوی یسر تلقی شود لزوما در فرهنگ قرآنی هم یسر نیست بلکه ممکن است به منزله   عسروبالا رفتن از گردنه های صعب العبور عذاب باشد وبرعکس آنچه در زندگی دنیوی  ظاهری سخت داشته باشد عسر محسوب نمی شود.  در حقیقت باهرگونه قیام صحیحی امکان ایجاد سختی ورجز وجود دارد که حتما ویقینا  باطنی میسر شده دارد ودر واقع از دیدگاهی، اهلیت پیدا کردن انسانها همان شرایط یسر وآسان آنهاست،چرا که قیامی که پیامبر مقدم بر سایرانسانها انجام داده اند شرایط را برای دیگران آسان کرده است.

پس لازم است: اولاًدر مسیر قیام ها وحرکت های خود استغنی وابراز بی نیازی به خدا ورسول نداشته و

ثانیاًدر لحظه لحظه های حرکت ها وقیام های خویش با توکل بر خدا دائماً به پیامبر وأهل بیت مطهر ایشان تمسک جوید....

وبه این ترتیب است که میتوان درمانی برای عدم قیام وبی تفاوتی پیدا کرد.

 طبق آیات38تا48 آیه38"کلّ نفسٍ بماکسبت رهینة" مطرح کننده رهین وگروگان بودن نفس هر انسانی است که لازم است در پی آن رهایی از رهین بودن اتفاق بیفتد.از جمع بندی آیات قبلی می توان گفت انتساب واتصال انسانها به چیزی غیر از پیامبر موجب رهین وگرفتار وگروگان ماندن نفوس میشود در حالی که اگر انسانها نوعاً به وظیفه خود عمل کرده،یعنی منکر انتساب به وجود پیامبر نشوند می توانند از این شرایط رهایی یافته ودر واقع نوعی قیام وحرکت از وضع موجود برایشان حاصل می شود....در آیات بعدی خداوند گفتگوی میان اصحاب یمین ومجرمین را به زبان خودشان به صحنه می کشد....مجرمینی که شاهدی بر انکار کنندگان اتصال وانتساب به پیامبر هستند،با توجه به آیه "فماتنفعهم شفاعة الشافعین" می توان گفت همین انسانهایی که این انتساب را انکار کرده اند در آخرت هم از شفاعت شافعین بهره ای ندارندچرا که لازمه بهره مندی از شفاعت ایشان در آخرت،بهره مندی از آن در دنیاست وانسانهایی که در زندگی دنیایی خود ،درشعاع قیام پیامبر قرار نگرفته اندودر این مسیر از  وساطت وشفاعت ایشان بهره نبرده اند در آخرت هم، چنین وصف وسرانجامی خواهند داشت....

در این آیات مواردی ذکر شده که تلاش برای برطرف کردن آنها خود به عنوان درمانی برای عدم قیام است به عنوان مثال :مسکین یعنی کسی که دچار سکون وبی تحرکی شده(مادی یا معنوی)واطعام مسکین- در ساحت اجتماعی- همان تلاش برای به حرکت درآوردن شخصی است که دچار عدم قیام وبی تفاوتی است واین تلاش می تواند شامل دادن ویا ایجاد طعام(ورودی) باشد....

....

 

 

۹۳/۰۳/۱۸ موافقین ۱ مخالفین ۰
م. هاشمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی